در این مطلب به غزل 193 حافظ با مطلع در نظربازی ما بی خبران حیرانند با بیت معروف عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و ...
به خواندن ادامه دهیدبایدن: دموکراسی آمریکایی نشان داد که چه طور از خود محافظت میکند. لحظه به لحظه با خبرهای دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ...
به خواندن ادامه دهیدبه همین دلیل است که بعضی از خانم ها به غذاهای مورد علاقه گذشته شان میل دارند در حالی که بعضی ها به طعمهای تن ماهی، هندوانه و ترشیجات میل پیدا می کنند ولی هیچکس علت واقعی آن را نمی داند.
به خواندن ادامه دهیدغزل 192 حافظ با مصرع «سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که برخی شارحان میگویند این غزل در زمان دست به دست شدن حکومت از شاه ابواسحاق به امیر مبارزالدین سروده شده است.
به خواندن ادامه دهیداینکه خداوند هر کس را بخواهد هدایت میکند و هر کس را بخواهد گمراه میکند، آیا این آیه بیانگر جبر نیست؟! - گنجینه پاسخ هااسلام کوئست - مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعی پاسخگویی به سوالات دینی, پرسش و ...
به خواندن ادامه دهیدطبق گزارش سازمانهای بینالمللی، ظهور مشاغل جدید که صنعت it یکی از پایههای اساسی آن خواهد بود، بازار کار را دچار تحولات عظیمی خواهد کرد.کارشناسان میگویند باید خود را برای مشاغل آینده آماده کرد زیرا بازار کار کشور ...
به خواندن ادامه دهیدقاآنی شیرازی – قصیده شماره 158 در مدح حسین خان صاحب اختیار راستی را کس نمیداند که در فصل بهار از کجا گردد پدیدار این همه نقش و نگار عقل ها حیران شود کز خاک تاریک نژند چون برآید این همه گل های نغز کامگار گر ز نقش آب و ...
به خواندن ادامه دهیدغزل شمارهٔ ۱۹۳. در نظربازیِ ما بیخبران حیرانند. من چُنینم که نمودم دگر ایشان دانند. عاقلان نقطهٔ پرگارِ وجودند ولی. عشق داند که در این دایره سرگردانند. جلوهگاهِ رخِ او دیدهٔ من تنها نیست ...
به خواندن ادامه دهیدکه توی آن من و من آن تو. گوش دار اکنون که عاشق میرسد. بسته عشق او را به حبل من مسد. چون بدید او چهرهٔ صدر جهان. گوییا پریدش از تن مرغ جان. همچو چوب خشک افتاد آن تنش. سرد شد از فرق جان تا ناخنش. هرچه ...
به خواندن ادامه دهیدبنه سر گر نمی گنجی که اندر چشمه سوزن اگر رشته نمی گنجد از آن باشد که سر دارد در این بیت مولانا طبق روال معمولش از طریق بازی با کلمات به ما می گوید که در موارد تعیین کننده زندگی باید به ندای قلب مان گوش بدهیم نه به تجزیه و ...
به خواندن ادامه دهیدمعمولا به ندرت اتفاق می افتد که هوس نمک کنیم اما به هر حال معمولا نشانه وجود یک بیماری زمینه ای است. میل به نمک و میل به هر چیز نمکی ممکن است معنای دیگری هم
به خواندن ادامه دهیدغزل 177 حافظ با مصرع «نه هر که چهره برافروخت دلبری داند» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ برافروختن چهره را دلیل بر دلبری و آینه ساختن را باعث اسکندر شدن نمیداند.
به خواندن ادامه دهیددر این مطلب به غزل 126 حافظ با مطلع جان بی جمال جانان میل جهان ندارد پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.
به خواندن ادامه دهیدما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم. جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم. عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است. کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم. رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم. سر حق بر ورق شعبده ملحق ...
به خواندن ادامه دهیدکتاب میل به شگفتی نوشته ریچارد داوکینز و ترجمه اعظم خرام از بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه است. ... این جمله دوستانه مسئول کنترل پاسپورتها نشان میداد که نمیداند اسم کامل انگلیسیها گاهی وقت ...
به خواندن ادامه دهیدو کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد بیش از هر چیز، روایت سفر است. زنی جوان که به دلایلی از همهچیز و همهکس خسته شده، تصمیم میگیرد قید همهچیز را بزند و با کولهپشتیاش سفر کند.
به خواندن ادامه دهیدغزل 192 حافظ با مصرع «سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که برخی شارحان میگویند این غزل در زمان دست به دست شدن حکومت از شاه ابواسحاق به امیر مبارزالدین سروده شده است.
به خواندن ادامه دهیدآمیزش جنسی در انسان، سکس یا خفتوخیز [ف 1] معمولاً به عملی گفته میشود که یا برای لذتجویی یا تولید مثل انجام شود که به ورود اندام تناسلی مرد در اندام تناسلی زن گفته میشود. [1] افراد معمولاً قبل از انجام آمیزش جنسی با ...
به خواندن ادامه دهیددرباره ی کتاب: و کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد بیش از هر چیز، روایت سفر است. زنی جوان که به دلایلی از همهچیز و همهکس خسته شده، تصمیم میگیرد قید همهچیز را بزند و با کولهپشتیاش سفر کند. مسیر سفر ــ از البرز و ...
به خواندن ادامه دهیدسرسبز آن درخت که از تیشه ایمن است فرخنده آن امید که حرمان نمی شود. شعر در مورد امیدواری. دل من ز بیقراری چو سخن به یار گویم نگذاردم که حال دل بیقرار گویم. شنود اگر غم من نه غمین نه شاد گردد
به خواندن ادامه دهیدغزل 208 حافظ با مصرع «خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ خود را خستهای میداند که خواهشی دارد اما توان.
به خواندن ادامه دهیدبه بوی آن که شبی در حرم بیاسایند ... شاعر در بیت دوم ، شهر شیراز را جای هر دومدعی نمی داند و می گوید شاه محمود عاقبت به بیرون رانده شده وشاه شجاع به شیراز بر می گردد . ... هم داشته باشیم و با نظریات ...
به خواندن ادامه دهیدنمیدانم در سالهای گذشته چند روز رمضان را روزه نگرفتهام. من با خانوادهام در روستا زندگی میکردم و هیچکس از ما دربارهٔ احکام روزه چیزی نمیدانست و در آن مدت بسیاری از روزههای رمضان را نگرفتهام و تعدادش را هم ...
به خواندن ادامه دهیداو حتی نمیداند که زنده است. در حالی که من در سفرهایم به مناطق مختلف هستم، او در زیر زمین خانهاش خوابیده است. ... حتی یک بار هم در خبرها به آن اشاره نشد. این افراد فاسد هستند. ... خرید ارز دیجیتال
به خواندن ادامه دهیدوطن غیر اصلی یا وطن اتخاذی یا وطن دوم به جایی گفته میشود که شخص با میل و اراده خود آنجا را برای سکونت و زندگی کردن طولانی انتخاب کند. ... نیست و فقط همین که در آن محل به اندازهای سکونت کند که ...
به خواندن ادامه دهیدکتاب و کسی نمی داند در کدام زمین می میرد، نوشته ی مهزاد الیاسی بختیاری، روایتی از سفر به کاتماندو، بامیان، تفلیس، آتن، هرات، کابل، جنوا، قونیه و مون پولیه است.انتشاراتی که مبادرت به چاپ و نشر آن کرده، انتشارات اطراف می ...
به خواندن ادامه دهیدنمیبینم بت خود را، نمیدانم کجا باشد؟ دلم آرام چون گیرد؟ که جان از وی جدا باشد. کسی حال دل مجروح من داندکه: همچون من. به سودایی گرفتار و به دردی مبتلا باشد. من اندر مذهب عشقش بزرگین طاعت آن ...
به خواندن ادامه دهیدیعنی خانه ای که در آن قرآن تلاوت شود و نام پرودگار بزرگ در آنجا برده شود بر کتش افزونی گیرد و حضور گاه فرشته باشد و شیطان از آنجا بگریزد. ... ۵ مفلس و بی نواییم و میل به می و طرب داریم؛جای تاسف است ...
به خواندن ادامه دهیدغزل شمارهٔ ۳۰۶۱. اگر تو یار نداری چرا طلب نکنی. وگر به یار رسیدی چرا طرب نکنی. وگر رفیق نسازد چرا تو او نشوی. وگر رباب ننالد چراش ادب نکنی. وگر حجاب شود مر تو را ابوجهلی. چرا غزای ابوجهل و بولهب ...
به خواندن ادامه دهید1. اگر کسی نمی داند که آیا نماز قضایی بر عهده اش است یا خیر، چون یقین به قضا شدن ندارد، چیزی بر عهده او نبوده و بجا آوردن نماز قضا بر او واجب نیست. [1] پس، بر شما چیزی واجب نیست.اما اگر یقین به داشتن نماز قضا داشته، ولی مقدار ...
به خواندن ادامه دهید